خدا رو که دارم !

استاندارد

الان ساعت 6:37 am ، منم باید تا یک ساعت و نیم دیگه سر جلسه امتحان عربی باشم !
صبح هم یه خورده خوندم !
میدونم که اگه 5 سال دیگه بیام اینا رو بخونم اینقدر مشکل دارم که از خوندن اینا خندم میگیره ! میدونم که زندگیم وابسته به این نمره عربی یا معدلم نیست !
فقط نمیدونم الان باید چیکار کنم ! دیگه بیخیال شدم ! میخوام برم سر جلسه ، تا جایی که تونستم تقلب میزنم ، تا جایی که تونستم خودم جواب میدم ! بقیه اش رو سپردم به خدا ! الان داشتم باهاش صحبت میکردم ! نمیدونم باهام قهر کرده یا نه ، ولی حق هم داره که باهام قهر کنه ! به هرحال !
خدایا اگه داری این بلاگو چک میکنی باید بگم که من خیلی اشتباه کردم ، ولی خودت که میدونی چقدر بزرگی ! هوای ما رو داشته باش !
خب ، دیگه باید برم ! خیلی عصبی ام ولی میدونم که خدای بزرگی دارم ! و من عاشق اینم که 3-4 ساعت دیگه بیام این یه پست بدم و بگم که خدای من وجود داره و من رو دوست داره ! من عاش اینم و بهتون ثابت میکنم !

تو هم خسته ای ؟