زندگی خسته ناک درد ناک امیدوارانه من !

استاندارد

آره ! زندگیم خعععلی اینطوری شده ! همینطوری که سابجکت زدم ! ولی من همش دنبال بهونه شاد بودن میگردم ! امید هم نمیدم به خودم که منجر به توهوم بشه ! نع ! فقط میخوام مثبت تر به همه چیز نگاه کنم ! همه چیز رو سخت نگیرم ! و نگم نمیتونم ! شاید اگه اینو دو سال پیش به من میگفتن نیشخند میزدم و میگفتم برو بابا ! الان فکر میکنم اشتباهه ! الان فکر میکنم اگه مثبت نباشم و مثبت و شاد فکر نکنم قطعا هم زندگی خوبی نخواهم داشت ! نع اینکه الان دارم ! ولی میگم اگه اینکار ها رو انجام بدم بهتره میشه که بد تر نمیشه ! آره ! نباید پیچیدش کنم ! زندگیم رو باید ساده ببینم ! باید ساده فکر کنم ! باید درسامو بخونم ! باید مدرک انگلیسیم رو بگیرم ! و همچنان به آینده خوبی که پیش رومه لبخند بزنم و برم سراغش ! نه اینکه نامجو گوش بدم و گریه کنم و بزنم تو سرم و عشق شکست خورده رو به یاد بیارم و به زندگی اونطوری که هست که چه عرض کنم حتی بد تر از اون نگاه کنم !
آره مثبت بودن خوبه ! من حالم خعععلی خوبه ! یه جمله بود میگفت من حالم خوب است اما تو باور نکن ! الان نمیخوام سرچ کنم ببینم از کی بود ! ولی این جمله رو از من داشته باشید ! من حالم خوب است ! دعا کنید که بهتر بشود ! :X !
همه چی آرومه ! فقط مبارزه کردن با اینکه آهنگای محسن رو گوش ندم از همه چیز سخت تره ! مثلن الان حوس خانباجی کردم ولی اگه گوش کنم چی میشه ؟ هفت جد و آباد اون خانوم محترم «م» میاد تو مغزم و هی فکر میکنم که چرا ! واقعا چرا هنوز جوابم رو نمیده ! ؟ و اصن چرا با من اینطوری کرد !
ولی چی گوش میدم ؟ الان میرم استاد بنان گوش میدم ! خعععلی هم عالی ! خاطره خاصی هم با آهنگش ندارم ! فقط حس خوبی داره ! میگه «تا بهار دلنشین آمده سوی چمن ! ای بـــــهار آرزو بر سرم سایه فکن ! بنان گوش میدم عققققش میکنم !» !
6:50 بعد از ظهر که البته شب شده دیگع !
دوم مهر 91 !