او موقع ها !

استاندارد

اون موقع ها که من با وبلاگ و فیسبوک و تویتر شروع نکردم کع ! اون موقع ها اصن تویتر نبود ! 😀 ! اون موقع ها شبک اجتماعی خفن ما فروم بود ! 😀 اون موقع ها یه ادمینی بود که 25 سال از من بزرگتر بود ولی خععلی ماه بود ! ………………………………………………………………….

……………………………..سه هفته بعد……………………………………… !

و الان سه هفته گذشته و من هنوز این پست رو نفرستادم چون درس دارم  چون وخ ندارم چون کلی مشکل وجود داره و بر خلاف آقای دوشواری که میگه «هیچ موشکل ندارم من» ، من الان حسابی خرد خاک شیرم دوستان !
چندین نکته حائز اهمیت وجود داره ! که البته وجود داش چون الان که دارم مینویسم تقریبا همش یادم رفت!
جدا از امتحانات و این حرفا که این مدت داشتم و راضی بودم ! مهم ترین مسئله ای که باعث شد من 3 ساعت از شب خوابم نبره و برنامه ریزیم به گاو بره و چشمم از روی کم خوابی به حالت زیر که در عکس مشاهده میکنید در بیاد :
logo-ah ke intor W

به هر حال از این عکس  هنری که بگذریم ! … {من برم شام 9:30} دو باره میام !
…. 9:34 روز 29 آذر ! من شامو برداشتم اومدم دوباره ! :دی !

داشتم میگفتم که نکته مهمی که الان به شدت منو به خودش مشغول کرده فکر کردن هر چه دقیق تر نسبت به قضیه رفتن من از اینجاست ! و درواقع معلوم شدن وضعیت من !
گزینه های زیادی وجود داره … !
اگر از کشورهای مثل انگلیس و آمریکا و … بگذریم که هزینه خعععلی بالایی میخواد و همچنین از کشور های مثل سوئد و آلمان و ایتالیا و فرانسه …. بگذریم که نیاز به یادگیری زبان بومی همون کشور رو داره و ویزا گرفتن به همین سادگی ها هم نیس …. بهترین گزینه همین کشورهای دور و بره ! همین کشور ترکیه که با هزینه کم آدم میتونه بره و ادامه تحصیل بده ! و این بود نتیجه تحقیقات من و رسیدن به این نکته که قطعا بهترین گزینه برای آدمی به سن من که میخواد از ابتدا مقطع دانشگاه شروع کن گزینه خوبی میتونه ترکیه باش چه به لحاظ مالی و چه به لحاظ نیاز نداشتن به ویزا و نزدیک بودن و مردم و فرهنگ و …. !

خلاصه اینکه به نظر من باید تقریبا به همه چیز به عنوان به پله اضطراری نگاه کرد ! وقتی که از ایران بری میتونی با یه کشور نزدیک شروع کنی ولی اگه فکر میکنم که میتونم و بیشتر از اینا حقم هست که مطمئنم میتونم اونجا نمیمونم و میرم !

تمام این قضیه به کنار استرس برای مطمئن نبودن 100 در 100 خعلی آدمو اذیت میکنه ! از اینکه هنوز 100% مطمئن نیستم که همه چیز اوکی بشه که برم یا اینکه واسه کنکورم بخونم یا واسه زبانم ؟ یا ….. ؟!
و اصولا اینکه تا به امروز فک نکنم بیشتر از 1 هفته از خونه دور بوده باشم که این هم فک میکنم بخشی از مشکلات خواهد بود که 1 هفته یهو بشه 1 سال !
هر چند که برادر گرامی بر این نکته احساسات و از این حرفا تاکید دارند اما همچنان که من بار ها گفته ام از نظر اینجانب هیچ گونه احساس عاطفی نسبت به هیچ شخص خاصی جز خانواده ندارم !
یعنی اصولا آدم خعععلی روانیع هستم ! (آه که اینطور فک میکنم :|)

نکته بعدی …. نکته بعدی یادم نمیاد ! آهان …. !
نکته بعدی درمورد دکسترِ …. تکبیر (الله اکبر ، الله اکبر) !
خوب از حق که نگذریم این فصل از فصل قبل به نظر بهتر نبود ! یعنی رو اوج نبود ولی لحظه های خعععلی خوبی داشت ! دیالوگهایی داشت که آدم رو بازیچه خودش قرار میداد و تعریف و تعریف  و تعریف  ! 537584_447679958626479_81245823_n

از بیدار شدن ساعت 4 صب و درس خوندن و شنیدن صدای فن کامپیوتر در حالی که روشن بود داشت دکستر دانلود میکرد گرفته تا تک تک لحظه هایی که دلم نمیومد فیلمو استاپ کنم و مجبور بودم پشت سر هم ببینم !
خلاصه خدا رو شکر که قبل از امتحانات تموم شد !

آهان در ضمن نکته بعدی که درمورد امتحانات هست پیوند خورده به نکته 21 دسامبر !
یعنی به تخــ ممم نیس که دنیا تموم بشه بلکه بسیار هم شادمان میشم و ازش استقبال میکنم ! هر چن که اول راهم ! هر چند که خعععلی آینده روشن و امیدوار کننده ای دارم ولی الان ، همین الان اصلا با هیچ چیزی حال نمیکنم ! یععععنی اگه تموم بشع خعععلی ممنون و شرمنده خدا میشم !
62486_429742723758183_1410122891_n

اوووپس ! 14 ساعتی میشه نبودم ، رفته بودم به مامانم کمک کنم آخه امسال شب یلدا هم خونه ما هستن …. !
آهان ، میخواستم درمورد 21 دسامبر بگم ! ایشاا… که همه چیز تموم شه دیگه ! اگه نشد هم به قول 127 و سهراب محبی «بر خط تاریک سرنوشت/مردی به رنگ سرخ نوشت : باید زنده بمانیم….» ! خععلی درد داره ولی واقعیته !

شب یلدا هم که در حالی که ما نشستیم با عمو اینا داریم صحبت میکنیم محسن نامجو اون سر دنیا تقریبا مثل عادت هر ساله اش اجرا داره و این وقتی خواهد بود که من اون شب رو به آهنگهای سال 86 که تو رادیو جوان بابت شب یلدا اجرا کرده بود گوش میدم !
و البته جایی نگید ولی میخوام قبل خواب «بنگر به جهان» رو گوش بدم که اگر همه چیز تموم شد با همون آهنگ تموم بشه !
فعلا دستم درد میکنه بابت این کمک هایی که به مادر گرام کردم !