دکستر برای همیشه !

استاندارد

ساعت دهُ بیستُ هشت دقیقه صبحه روزِ سشنبه 26 شهریورِ 92 !

از همین الان حدودا 5 روز و خورده ای مونده که دکستر برای همیشه و بعد از هشت سال تموم بشه !
دکستر بخش عظیمی از خاطرات دورانِ کودکی و نوجوانی من بوده و هست که زیاد درموردش ننوشم اینجا ! هرچند که اینجا هم چند تا پست راجع بهش هست ! ولی قطعا اون چیزی رو نمیرسونه که باید باشه !

thumbbig-63183

2006 شروع شد ! با این دیالوگ !!

Tonight’s the night. And it’s going to happen again and again. Has to happen. Nice night. Miami is a great town. I love the cuban food, pork sandwhiches, my favourite. But I’m hungry for something different now

من اما اون موقع ندیدم ، من از 2008 یعنی شروع فصلِ سوم شروع کردم به دیدن دکستر !
یه چیزایی هست که شما خیلی دوست دارین ، مثل خواننده موردِ علاقتون یا بازیگر موردِ علاقتون … وقتی که آهنگِ جدید یا فیلمِ جدیدی ازشون میاد شما حتما اون رو میبینید … و فکر نمیکنید که فیلم چقدر خوب بوده یا آهنگ واقعا بهتر از کارای قبلی بوده یا نه !
فقط پای مانیتور خیره میشید و یه لبخند گشاد رو صورتتون ـه و میگید این همونه ، من عاشق این یارو ام و چقدر عالی !
دکستر از اولین صحنه واسه من همچین حسی داشت ! من تا چند لحظه قبل از اون نه مایکل سی هال رو میشناختم ، نه کارگردان رو ، نه همچین ژانر سریالی رو !
ولی با اولین دیالوگ گفتم که همینه ! باد دیدن دکستر تو ماشین که داشت توی شهر دور میزد ، با دیدن اون رستورانی ، با دیدن آدمای میامی ، با دقت به کوچکترین جزئیات برای لحظه ها اول ! این خودشِ ، من عاشق این یارو ام (دکستر) و همیشه هم خواهم بود !
خب معلومه که آدم با نقش اولِ فیلم و سریال احساسِ نزدیک و همزادپنداری کنه … ولی واسه من فرق داشت !
من فقط خوشحال نمیشدم وقتی کسی رو میکشت و اون حسِ رها بودن و آرامش تو وجودش بود ، من اینو احساس میکردم !
حس میکردم که خودمم به آرامش میرسم …. نه اینکه من کشتن کسی رو دوست داشته باشم ، یا اینکه حتی اگه وقتی تحت فشار هم بودم بتونم کسی رو بکشم ، ولی میدونستم که برای من هم مثلِ اون راهی برای رسیدن به آرامش و جهت دادن به هیجانات هست … نه با کشتن … ولی بوده و هست !
یادمِ تو اون وبلاگم خیلی درمورد دکستر میگفتم … که بعد زدنُ فیلتر شد !
منم بیخیالش شدم !
بعد از اون دوره خاطرات مینوشتم … دفتر داشتم … هرچی که میخواستم مینوشتم ، و الان که رفتم سراغش دیدم چقدر دکستر همیشه همه جای زندگی من بوده !
بزارید واستون از یکشنبه 29 خرداد 90 بگم :
«الان ساعت 1:37 صبحه و صبح که بیدار شدم رفتم پشت کامپیوتر و دکستر هفته پیش رو دیدم که واقعا عالی بود ، بی نظیر بود ! نمیدونم فک واقعا بهترین نکته ای که تو این تابستون دارم ، بعد از ظهر هم رفتم با مهدی پینگ پنگ بازی کردم و بعد هم که …»
و بعد هم این طرحُ ته نوشتم کشیده بودم :

IMG_0079

و از دوشنبه 30 خرداد 90 :
«الان ساعت 11:43 شبِ سشنبه اس من واقعا دیشب خسته بودم ! چون صبح که زنگ گذاشته بودم مودم رو خاموش کنم دیگه خوابم نگرفت و فقط 4 ساعت خوابیدم و بعد هم ترمیناتور 1 تولید 1984 رو دیدم ، بعد از ظهر هم دکستر نگاه کردم که هر قسمت داره بهتر و هیجان انگیز تر میشه و …»
و این طرح :

IMG_0081

و روزهای بعد و طرح زدن های دکستر ته دفتر خاطرات من (البته هیچوخ طراحی با مدادم خوب نبوده و نفاشیم) و تا آخر تابستون با دکستر

IMG_0084 IMG_0085 IMG_0086 IMG_0088 IMG_0083

و دفتر خاطرات من را ، وبلاگ های من را ، زندگی من را بگردی ، پُر است از این طرح های عجیب و غریبُ زشت ! با خطِ بد ! که میگویید دکستر خوب است ، دکستر بخشی از زندگی نویسنده و طراح این نوشته ها و طرح ها است که اتفاقا من هستم !
هیچوقت یادم نمیره که چه طوری صبح ها بیدار میشدم که درس بخونم ولی تا قبل از اینکه لینک های دانلود دکستر رو آماده نمیکردم شروع نمیکردم !
هیچوقت یادم نمیره که صدای فنِ کامپیوتر خراب شدم رو اعصابم بود موقع درس خوندن ولی خاموش نمیکردم چون داشتم دکستر دانلود میکردم !
هیچوقت یادم نمیره که زیرنویس حمزه دکستر و نمیدیدم که همیشه هم زود تر میومد و همیشه منتظر زیرنویس نوید Nav.bas بودم !
هیچوت یادم نمیره که شبِ تاسوعا بود یا عاشورا که بچها زنگ میزدن میگفتن بیا بریم بیرون ماشین داریم ولی من نرفتم و موندم دکستر تموم بشه بعد هم دیروخت بود بابام اجازه نداد برم !
هیچوقت یادم نمیره که چقدر احساس میکردم به دکستر نزدیکم وقتی که کسی میمرد از خانواده و من گریه نمیکردم ، فک میکردم بی روحم ، بی احساسم ، فک میکردم دکسترم !
هیچوقت یادم نمیره که چه طوری ژست دکستری به خودم میگرفتم و سعی میکردم مثِ مایکل لبخند بزنم ، دونات پخش کنم یا شاید زندگی کنم !
هیچوقت یادم نخواهد رفت که دکستر برای من بیشتر از یک سریال بود ، و مایکل سی هال از نظر من همیشه خودش بود ! همون آدمی که سرطان داشت ولی تونست درمان پیدا کنه ، همون آدمی که وقتی داشت موقع گرفتن جایزه گلدن گلوب لبخند میزد برای من همون صحنه ای رو یاد آور میشد که وقتی کسی رو میخواست بکشه لبخند میزد ، همون آدمی که تو تمام مصاحبه هایی که من ازش دیدم انگار همیشه (چه تو سریال و چه دنیای واقعی) فقط خودش بوده !

1 2 Dexter-dexter-16011296-1280-800 dexternewpic1 thumbbig-63182 tv_dexter07 tv_dexter08 tv_dexter09 tv_dexter15 tv_dexter16

5 روز دیگه اپیزود 12 فصل 8 میاد !
هر تایمی که بیاد دانلود میکنم ! با بهترین کیفیت ! مثل همیشه !
اما ایندفعه دیگه واسم مهم نیست که ساعت 5 صبحه و ممکنه صداش کسی رو بیدار کنه !
ایندفعه صدای اسپیکر در بالاترین حالت ممکن و قابل تحمل خواهد بود !
ایندفعه بدون زیرنویس میبینم !
ایندفعه درِ اتاقو قفل میکنم و از سرِ جام تکون نمیخورم !
چون این کاریه که باید بکنم ، برای آخرین قسمت  ، آخرین لحظه ها !
دکستر زیاد جایزه نبرد ، ولی به شما قول میدم که به عنوان یکی از بهترین ها همیشه در تاریخ میمونه ! من اگه تک تک هاردهام بسوزه کل دکستر رو روی دی وی دی دارم !
همیشه نگه خواهم داشت ! و افتخار میکنم که جزء اونهایی بودم که صبح ها منتظرش بودم و جزء اولین کسایی هم بودم که هر قسمت رو میدید !
چه تو امتحانات خرداد ماه ، چه اون اوایل که دو فصل عقب بودم و به عنوان یه بچه از عید دیدنی رفتن و عیدی گرفتن میزدم تا بشینم تو تعطیلات عید دکستر ببینم ، پیک حل نمیکردم و دکستر میدیدم !
13 بدر صب که همه مشغول بار کردن وسایل تو ماشین بودن من تو اتاقم داشتم دکستر میددم !
شاید بگید از زندگیم زدم …. ولی دکستر هم جزء مهمی از همون زندگی من بوده ، هست و خواهد بود !
و قطعا همیشه درمورد پایانش خیال پردازی میکردم ، و تا همین لحظه !
ولی خوب بعد از اپیزود 11 نتونستم جلو خودم رو بگیرم و خلاصه قسمت بعد (قسمت آخر) رو نبینم !
یعنی الان هم پشیمونم … البته مشخص نبود که هیچ میشه ، ولی دکستر ناراحت بود ، یه جایی داشت خواهش میکرد که هیچوقت اینکارُ نکرده بود !
نویسنده ها هم گفتن که یه طوری تموم میشه که همه شوکه میشن و کسی باورش نمیکنه !
چی بهتر از این ؟! این نشون میده که تا آخرین لحظه هم تو اوج بوده ولی اینکه دکستر ناراحت بشه من رو هم ناراحت میکنه ! یعنی اگه شکست بخوره همیشه یادم میمونه که تهش شکست خورد ! و اگه هم نجات پیدا کنه و فرار کنه همیشه فک میکنم الان داره چیکار میکنه ؟ آیا الان داره یه اتاقِ دیگه رو آماده میکنه تا کسی رو بکشه ؟
نمیدونم … هرجوری که هست میسپرمش دستِ خودشون ! همیشه دوست داشتم آخرشو ببینم ! ولی فک نمیکردم قسمت آخر رو دیدن این درد دیگه وجود نداشتن رو هم داره ! که درد ناکه و سخت ! (حداقل برای من)
از دکستر که بگذریم … که البته نمیشه …تک تک کاراکترها عالی بودن !
از دبرا که همیشه فک میکردم میخواد گریه کنه ! یه جورایی انگار همیشه تو چشماش اشکه !
از باتیستا با اون لهجه باحالش ، با اون اعتقادش !
از هری که واقعا پدر خوبی بوده !
از ماسوکاِ منحرف جنسی بدبخت ! :دی
از لاگوئرتا که انگار میتونست یه روزی رئیس جمهور آمریکا بشه !
از کوئین که بنظرم زندگی خیلی پیچیده و بهم ریخته اس !
از ریتا که وقتی مُرد تا یک هفته موهای من سیخ بود !

از دکستر 34 ساله !

Dexter-Season-1-dexter-17884402-500-278

تا دکستر 42 ساله !

Dexter-Season-8-EW-Magazine-Cast-Photos-dexter-34653339-615-804

از فصل اول تا هشتم :

1 2 3 4 5 6 7

8

همین فقط ، دلم واسش خعلی تنگ میشه ! ولی همیشه به یادشم ! #دکستر

(96 episodes, 2006-2013)

جاست فاک ایت !

استاندارد

سر درد دارم !
سرم میخوره به میز !
بیشتر سرم درد میگیره !
با بابا بحثم شد !
باید میرفتم پیشش ولی نرفتم !
امروز ایران – کره رو برد و رفت جام جهانی !
همه خوشحالند !
ولی من حس خاصی ندارم !
نباید امروز اینطوری میشد !
حال نمیکنم کلا !
گریه میکنم ، میزنم تو سر خودم !
بعد میشینم فیلم میبینم انگار هیچی نشده !
بعدش آهنگ گوش میدم با صدای بلند !
فقط سردرد در طول روز ثابت بود !
برنامه ریختم دیگه جواب سلام بابا هم ندم !
بعد گفتم برم کمکش !
ولی در نهایت نرفتم !
فردا هم کارنامه میدن !
نمیدونم فردا باید برم ، نرم ؟!
فک میکردم باید با یکی صحبت کنم !
ولی نمیدونم چه طوری داستان رو جلوه بدم که خودم بی تقصیر باشم !
و در نهایت تنها چیزی که میتونه امروز رو واسم با ارزش کنه دیدن کنسرت محسن نامجو ساعت 9 از من و تو ـه !
43 دقیقه دیگه شروع میشه !
کلا باید بگم که !
Oh never mind ! Just Fuck it !
keep-calm-and-oh-never-mind-just-fuck-it-2

همین !
8:19 pm !
درضمن محسن یه جایی میگه «چرا شتر رنج همیشه اینجا خوابید ؟ چرا شتر رنج همیشه در بستر ما خوابید ؟ :(» ! 😐

بار سفر بست !

استاندارد

24 سال پیش مث اینکه این آغا تو چنین روزایی پر کشید و رفت !
ما که اون موقع نبودیم … اصن شما خوبی ! 😀
نمیخوام چرت و پرت سیاسی بررسی کنم قضیه رو !
میخوام بگم یک سال پیش (14 خرداد 91) وضعیت شمال کشور این بود ! این عکسایی که واستون میزارم … که تنها بخش کوچکی از واقعیت اون روز و غم و اندوه مردم رو در جاده های شمال نشون میده !
این شما و این هم عکسهای مراسم مردم در روز 14 خرداد 1391 (عه … مصادفه با رحلت امام) در شمال !
1 2 3 4 5 6 7 8 9

البته نه اینکه خدای نکرده بخوام بگم کار بدی دارن میکنن … یعنی به نظرم خععلی هم کار خوبیع !
این کاملا روش جدید گفتن «غلط کردم»ـه … ! یارو فهمیده 30 سال پیش اشتباه کرده … الان داره با قر تو کمرش جبران میکنه !
چرا که نه ؟ ! رحلت شما هم مبارک ! 😉
13 خرداد 941 ! 20:27 !

معمولیع … خعععلی هم خوبع !

استاندارد

هم اکنون ساعت 1:35 بعد از ظهر روز 26 بهمن 91 !
و یک روز کمی تا نسبتی معمولی رو به خوب پیش پیبی میشود  همرا با باد وزنده !
صب که رفتیم آزمون المپیاد زیست ! اصولا از اونجایی که المپیاد زیست به هرچیزی مربوط میشه به جز زیست کلا بیخیال شدیم و از 36 تا سوال و 6 تا سوال رو زدیم و از 3 ساعت 30 دقیقه سر جلسه بودیم !
البته همه دخترا هنوز سر جلسه بودن و داشتن واقعا به سوالا فک میکردن ! که تنها دو دلیل برای اینکار میبینم … یا اینکه ما پسرا خععلی گاو بودیم که هممون بعد 30 دقیقه رفته بویدم (که البته اینطور نبود) یا اینکه اونا خععلی خوش باور و ساده دل بودن که فکر میکردن میتونستن قبول بشن و … !
خلاصه بعدش رفتم با دوستم واسه دوستش کادو ولنتاین بگیره … با 150 تومن فقط تونست یه جعبه و عروسک و شوکلات بگیره که البته همشون هم در بهترین وضعیت نبودن و تعجب هم نداره چون 150 تومن الان حدودا 38 دلاره !
ولی از اونجایی که اصولا من با این پدیده خز شدع حال نمیکنم رفتم 5 تا اسنیکرز گرفتم واسه خودم خععلی هم خوشحالم ! :پی !
الان هم در حالی که هنوز خانواده سر سفر دارن ناهار میخورن (من اصولا به خاطر دوران راهنمایی که کلاس داشتم تو مدرسه و مدرسمون نزدیک خونمون بود همیشه میومدم خونه ناهار میخوردم و برمیگشتم مدرسه که همین رفت آمد خودش وقت میگرفت که باعث میشد مجبور بشم ناهارمو سریع بخورم) ولی من ناهارم رو خوردم و دارم «بوسه های بیهوده» گوش میدم !
بوسه های بیهوده گوش میدم به مناسبت دومین سالگرد این آلبوم ! آلبومی که اگه نبود دقیقا نمیدونم چه طوری باید زندگیم رو طی این دو سال پر میکردم (منطورم لحظه های خالیشه)  که خععلی هم خوبه ! یه جاهایی گریه داره واسم یه جاهایی خنده داره واسم یه جاهای هم نیشخند داره واسم !
Useless_Kisses
و معتقدم کسی که یه خورده … فقط یه خورده عاشق باشه و این آلبوم رو گوش نکرده باشه خععلی در اشتباه (احساسی هم باشید کافیه) !
خلاصه اینکه بینظیر تر از چیزیه که فک میکنید ! (البته فک کنم همه شنیدید و میدونید)

بعد میشم کلاس … که این بخشش هم خوبه چون میرم کلاس زبان و اصولا چون مشکلی با این درس ندارم لحظه های لذت بخشی تو کلاس خواهم داشت !

قسمت بعد از کلاس جذاب ترین بخش روز خواهد بود احتمالا … چون بعدش میرم پیش «ش» ! که خععلی وخته ندیدمش ! عینکی شده ! باید باحال شده باشه … خععلی هم خوبع !

بعدش هم میام خونه و درس هم نمیخونم چون استراحت میخوام … دوباره بوسه های بیهوده گوش میکنم … فیلم میبینم و یک روز هم که شده رو به خوبی و خوشی به پایان میرسونم … اگه بشه ! :پی !

نکته اینجاس که امروز میخواستم با دوستم برم ولنتاین پارتی (:پی) که خععلی خوب میشد چون یکی دیگه هم داش به خاطر من میومد !
ولکن نمیتونستم که «ش» رو بپیچونم … البته نمیخواستم که بپیچونم ! فقط خدا کنه اون نپیچونه که عین اوسکلا بشینم خونه و هر دو تا رو از دس بدم !
دانلود آلبوم بوسه های بیهوده محسن نامجو
کلیک (لینک مستقیم)

اینم خععلی خوبع !
na

آه که اینطور 2 !

استاندارد

ساعت 11:39 pm
19/بهمن/1391
دارم «محسن» گوش میدم … وقتی گوش میکنم تمرکز ندارم واسه نوشتن … ویت استپ کنم !
آهان ، الان فریبرز لاچینی گذاشتم … فقط پیانو … گل سنگم !
اینطوری حواسم کمتر به آهنگه چون چیزی نمیخونه و من مجبور نیستم که باهاش بخونم ، البته نه اینکه با محسن نامجو میخونم ولی خوب رو مخمه دیگه !
هر روز … هر روز … هر روز انگار همون دیروز بوده ! همش مدرسه و درس و ناهار و کلاس و درس و فیسبوک و تویتر و خواب و تکرار و تکرار و تکرار !
ولی دیروز شاید … شاید دیروز فرق داشت … دیروز قرار بود برم کلاس … ولی کلاس کنسل شد (بنا به دلایلی) و من حالم از خودم بهم میخوره … وضعیت طوری بود که با کنسل شدن کلاس اصلا حالم خوب نبود … دوستم گفت بریم باشگاه … رفتیم … البته نه بندنسازی … پینگ پنگ منظورمه … همه چیز خیلی گنگ و مبهم بود … من قرار بود تو اون ساعت جای دیگه باشم ولی نبودم … همه چیز خیلی پیچیده و داغون !
که بالاخره اس ام اس اومد
IMG_4412
یا مثلا بعدش که فقط چند تا اسمایلی گریه سند کردم دوباره جواب داد
IMG_4413
آرع ، بالاخره جواب داد ! همیشه فک میکردم به هیچکس وابسته نیستم ، فک میکردم تا حالا عاشق نشدم … (هنوزم فک میکنم) … ولی با دیدن اس ام اسش همه چیز خیلی فرق کرد .. وسایلمو جمع کردم ، گوشیم رو گرفتم تو دستم ، محسن رو گذاشتم رو هندزفری تو گوشم و راه افتادم سمت خونه !
و میدونید کاملا خر شدم ، همه چیز رو فراموش کردم وقتی گفت «عینکی شدم» و گفتم حتما خیلی بهت میاد !
این کسی بود که تمام مدت فکر میکردم هیچ ارزشی واسم نداره … کسی که فک میکردم همیشه من دارم میپیچونمش … ولی حقیقت این بود که من درگیرشم و اون داره منو میپیچونه ! فک میکردم صداشو نشنوم یا نبینمش اصلا واسم مهم نباشه … ولی الان هست ! هنوز هم نمیدونم چرا یا از کی اینطوری شدع !

کلا خواستم بگم «آه که اینطور» !

آهان ، یادمه من 7 روز مونده بود به تولد «ک» بهش تبریک گفتم !
امروز «م» اس دادم و تبریک گفت !
ولی «ک» اصلا یادش نیس !
کی اهمیت میده ! تولد ؟؟ هـه !
😐

ابرو !

استاندارد

من ابرو هام رو بر میدارم ! بدون هیچ مقدمه ای ! رک و پوست کنده ! من ابرو هام رو بر میدارم ! و هیچ مشکلی با این قضیه ندارم ! حتی اینقدر مشکل ندارم که بخوام درموردش چیزی بنویسم ! مث این میمونه واسم که بنویسم من غذا میخورم ! یا من میرم آریشگاه واسه موهام ! پس منم ابرو بر میدارم ! نع اونطوری که نصف بشه ! فقط اونطوری که پیوسته نباشه و مرتب باشه واسم کافیه ! به نظرم باید ابرو دختر و پسر فرق داشته باشه ! همونطوری که تو خعععععععلی چیزای دیگه فرق دارن ! دارم تفکیک جنسیتی میکنم ! 😀 ! آره ! اصن موافق نیستم با پسرایی که ابروشون شبیع دخترا میشه !
آهان ! ولی چرا دارم مینویسم ! به خاطر اینکه واسه من عادیه ! واسه این جامعه اس که عادی نیس ! که فقط میشه براشون متاسف بود ! گفتم به صراحت بگم که اگه کسی مشکل داره مشکلش رو با خودش حل کنه چون من مشکلی ندارم !
یه گروهی هست ! گروه عجم !! اینا همونایی که قبلش یه گروه داشتن به اسم سیمرغ ! بعد چند نفری از این گروه + خواننده اصلی رفتن یه گروه دیگه با چند نفر دیگه زدن شد گروه عجم !
شما به این عکس این خواننده اصلی که اسمش رو الان یادم نیست اگر توجه کنید !

اگر درست توجه کرده باشید متوجه میشید که این آقا ابروش رو برداشته ! حالا بر فرض اینکه ایشون ابروش رو بر نداشته ! آخ برادر من ! منم اگر همچین ابروی میزونی داشتم بر نمیداشتم ! آخه این همه چیش اوکیه تقریبا ! حالا یکی میبینی خانوادتن ابرو پیوسته داره ! عین سمور همینجوری ابرو پیوسته بمونه و بر نداره ؟؟ که چی آخه ؟!
آهان ! حالا من چراا از ایشون یاد کردم (؟) ! چون این گروه یه آلبومی داره به اسم آلبوم «رقص مردونه» که تو اون آلبوم یه آهنگی داره به اسم «رقص مردونه» که یه جاییش میگه !
«حالا وقتشه بشم یکم پرو/پسر دست نزن خط زیر ابرو/که زیر هر مو یکم تاریخه/تاریخ داده هویتی به هر رو(؟)»

آره ! اینم ابروی ماست ! همونی که کلی تاریخ زیرشه ! اینو نیگه میدارم به بچه ام نشون میدم ! میگم بیا ! این ابرو منه ! ببین  زیرش چه تاریخی میبینی ! آیا دلار 2600 رو میبینی ؟ آیا سفارت انگلیس و کانادا رو میبینی ؟ آیا تهدید آمریکا رو میبینی ! آیا وضع اقتصادی رو میبینی ؟ اون فروشنده های بیکار رو میبینی ؟ اون کاسب های خسته رو میبینی ! اون بچه ها بی پول و فقیر رو چی ؟ اونایی که مترو کار میکنن چی ؟ کلا یه نگاه به این تاریخ ما بنداز که خیییلی وضعش خرابه !»
اونجا بود که شاهین میگفت «ما که چیزی نمیفهمیم از سیاست یه عده میان و میرن در نهایت ما همون بدبختی بودیم که هستیم …» آره ! دوست داشتم منم کسی باشم که هیچی نفهم از سیاست ! دوست داشتم وقتی تحریم هستیم و دلار  میره بالا فکر کنم جنس گرونه شده ! نفهمم که مشکل از کجاس ! دوست داشتم همون بدبخت باشم ! ولی نفهمم !

Aaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaah, you gonna take me home tonight

استاندارد

امروز 5 سپتامبره ! 66 سال پیش یعنی سال 1946 کسی به دنیا اومد که اگه به دنیا نمیومد الان گینگ آف راک رو کم داشتیم ! چند روز پیش هم تولد مایکل بود ! امروز هم تولد فردیه ! فردی مرکوری ! King of RocK که دیگه هیچ بحثی هم توش نیس ! خدا بیامرزدش ! ولی واسه من که هیچوقت نمرده ! یه مدت از خدا تشکر میکردم که تو دوران محسن نامجو بدنیا اومدم ! شاید اگه محسن نبود انتخاب دومم دوران فردی بود ! آهنگی داره که میتونید باهاش گریه کنید ! ولی امروز میخوام باهاش بخندم !

Ah, you gonna take me home tonight
Ah, down beside that red firelight
Are you gonna let it all hang out
Fat bottomed girls, you make the rockin› world go round

Hey, I was just a skinny lad, never knew no good from bad
But I knew life before I left my nursery
Left alone with big fat fannys, she was such a naughty nanny
Heap big woman you made a bad boy out of me

Hey, hey
Whoo

خدابیامرز فروغ راست میگفتا ! میگفت «تنها صداست که میماند» یه چیزی تو همین مایه ها بود دیگه ! حیف شد ولی ! مثل مایکل که حیف شد ! همشون حیف شدن !

5 September 1946 until ever

فردی مرکوری

ای چسبناک !

استاندارد

این عکس رو ببنید !
یه بار دیگه هم ببنید !
با دقت هم ببینید !
مسخره اس ؟ نیست ؟ فکاهیه ! اصلا چرته !
پسره این عکسو گذاشته فیسبوک ! (خوب به سلامتی) ! اما نکته اش اینکه 40 تا دختر روش تگ کرده ! احتمالا میخواست بگه من بچه مایه ام ! اون تخما رو ببینید ! یعنی همون تخم مرغا رو میگم ! چقدر تخم مرغ ! فکر کنم تو یخچالشون هم مرغ باشه ! خوشبحالشون! دستشم که تی تاپه !
ولی میگن که واقعا همه چیز پول نیست به خدا راسته راسته ! الان فکر میکنم میبینم یه سری چیزا رو حاظر بودم داشتم ولی تو خیابون بودم ! هی وای من !

ما که دیشب نخوابیدم ! الان بریم بخوابیم ! فردا روز خانواده اس ! شگوم نداره کسی با خانواده باشه ! انسان مدرنیته باید روز جمعه رو به کل خواب باشه و به هیچکس اهمیتی نده !

شاهکاری دیگر !

استاندارد

دیشب نشستم Piranha 3DD 2012 دیدم ! 😀 !
یعنی خدایی اون پیرانا اولیه خیلی بهتر بود ! این خیلی احمقانه بود ! فکر کنم در باید تو مزخرف و نمیه س/ک ـ ـ / سی  دسته بندی کنم ! 😀 یعنی به شدت مزخرف بود !
زیرنویسان کنندگان عزیز هم که متوجه منظور فیلم شدن از خودشون ابتکار به خرج دادن و به قول معروف اینقدر که بچه های طنزی هستن طنازی کردن و یه همچین حرکتی زدن !

حالا دیالوگ اصلی این بود !
Holy fine baby shit , God damn piece of crap

آقا طنزی که اینا میان ! واقعا !

زدن و ما باتوم خوردیم و اونا ساندیس !

استاندارد

امروز سه سال از اون روز گذشته ! سه سال سال بد، سال باد، سال اشک و خون !
همه فکر میکردن دیگه تموم شد ! همه فکر میکردن همه چیز قراره بتره بشه اما انصافا ملتی نیستم که 30 سال پیش بودیم !
سه سال گذشته ! نداهایی رفتن ! سهراب هایی رفتن ! ما هم اینجا نشستیم و داریم وبلاگ آپدیت میکنیم با این عنوان ها ! یا اگه خیلی کارمون دست باشه عکس پروفایل فیسبوکمون رو عوض میکنیم ! دولت هم که منتظر نشسته تا میبینه که ما عکس پروفایلمون رو عوض کردیم واقعا کوب میکنه ! یعنی خیلی از عکس پروفایل فیسبوک ما میترسه ها ! اصلا یه وضعی ! خلاصه اینکه هم من میدونم هم شما ! با دیدن مصر و سوریه و تونس و لیبی هممون شرمنده شدیم !شرمنده ندا شدیم ! شرمنده نسرین ستوده شدیم !
واقعیت تلخه ! ما از لیبی هم ضعیف تریم ! ما از لیبی هم توسری خورتریم ! ما از لیبی هم زود تر جا زدیم !

 

سه سال بدی بود اما من و تو بدتر بودیم !
شکستن مارو و ما هم خوردشدیم !
به سلامتی هرچی نسرین ستوده اس !
هستیم سربالا این رمز نبضه :|